۲۸ اسفند ۱۳۸۶

نوروز نامدار

....................................
نوروز و نوید ِ بخت فیروزی تو
هر جا گذر آوری دل افروزی تو
آن شادی نوشونده آن دانهء شوق
درخاک نیاکان پریروزی تو

نوروزی و پیک نوبهاری مارا
سرماشکنی شکوفه زاری مارا
یکسال ترا چشم به ره داشته ایم
تا باز نشاط ِ نوبر آری ما را

ای روز بزرگ ، در جهان نامت خوش
زی بستر یاس و نسترن گامت خوش
با صبر ِ بنفشه ، شوق ِ سوسن ، غم ِ گل
از قافلهء بهار پیغامت خوش

ای خوشتر از آن روز کزآن خوشتر نیست
نوروزی و خاک بی تو بارآور نیست
بی نو شدن تو نیست شادی در ابر
بی شوق تو چشمه سار خـُنیاگر نیست

نوروز منا زباستان می آیی
با خُنچهء نـَقل و داستان می آیی
با ما همه روزگار گو کج بازد
شادا که زکوی راستان می آیی

نوروز منا به هفت سینت سوگند
بر نوشــدن ِ نـوآفرینت سوگند
یکسان نِگــَرد به کـُفر و دین دیدهء تو
از دین به صفــا تری به دینت سوگند

نام تو و طرف جویبار و لب کشت
یاد تو و طرح باغ و تصویر بهشت
هم برلب «اهل دین» رود در مسجد
هم برلب «اهل کفر» در کنج ِ کِنشت

خوشتر ز هزار گنج و نقدینهء ما
نوروزی و نامــدار ِ دیرینهء ما
شادآ که صفای قدمت می ستـُرد
گـَرد از دل ما و زنگ از آئینهء ما
......................................
..ـ................م.سحر
پاریس 19.3.2008

و این رباعی هم که به شادباش رسیدن سال جاری میلادی سروده شده
هم اینجا همراه با بهترین آرزوها هدیهء نوروزی دوستان باد!ــ

بیداد زمانه را زوالی خوش باد
آزادی و صلح را مجالی خوش باد
سالی نه اگر به شادمانی طی شد
سالی که فرا رسید سالی خوش باد