۰۲ تیر ۱۳۸۸

دوشعــــر بـــرای شهـیـــــد راه آزادی نـــــدای مـــــا





دوشعر بــرای نـــدا ی مــــا که جــان در راه آزادی نهـــــاد

پاس همدردی با خانوادهء او و خانودهء بزرگ تر او ایران

1
نـــــدای مــــــا



ندای ما ندای ما سرود ما ، نوای ما

فروغ دیدگان تو نگاه آشنای ما

قسم بر آن سپیده دم میان ِ ابرهای غم

که راه توست راه ما که پای توست پای ما

به چهر نازنین تو پیام ِ واپسین ِ تو

رهایی ِ امید ما خدایی ِ خدای ما

به خون قسم که هرگزت ز لوح جان خویشتن

بنستـُریم تا وطن ، وطن شود برای ما

ندای آشنا زدی نشان به قلب ما زدی

نوا شدی، صلا زدی به پرچم و لوای ما

چنین لوای نازنین نمی نهیم بر زمین

که تا برآید از کمین سپیدهء رهای ما

تو نام صبح روشنی سپیده دخت میهنی

اگرچه کین و دشمنی ربودت از سرای ما

تو باور زمانه ای بمان که جاودانه ای

کلید قفل خانه ای به روی سینه های ما

اگرچه دشمن وطن به زخم ِکینهء کهن

فشرد خنجرت به تن چو داس بر گیای ما ،

اگرچه زار و خسته ای میان خون نشسته ای

تو مرگ را شکسته ای به شوکت صدای ما

رهای ما رهای ما نوا ی ما نوای ما

صدای ما صدای ما ندای ما ندای ما


2

دو ترانه دیگــر بـــرای

نــدای شهیـد مــا

این دخت وطن فدای ایران شده است

خونش جاری برای ایران شده است

با چهرهء لاله گون و چشم ِ نگران

آزادی را« نــدا» ی ایران شده است !ـ

*


در پویه و پا به پای ملت بودی

آمیخته با صدای ملت بودی

ای دخت وطن به خون پاکت سوگند

آزادی را «نـــدا»ی ملت بودی!


...................................................................
م.سحر
پاریس ، 22.خرداد 1358