۰۴ بهمن ۱۳۸۹

گاهی دلم...ـ

نقاشی : م.سحر


گاهی دلم


گاهی دلم برای دلم تنگ می شود*
پای دلم به راه دلم ، لنگ می شود
دلتنگ می شوم که در آئینه های دور
تصویر من غباری و بی رنگ می شود
دلتنگ می شوم که تو گویی دل خدا
بر درد و رنج اهل جهان سنگ می شود
گویی به پاس نفرت و کین بین اهل عشق
دائم به نام مذهب و دین جنگ می شود

شور و نشاط و رنگ و نگار و نوید و نور

دست آفرید ِ اردوی نیرنگ می شود

شب لانه می کند به وجود،آنچنان که جان

میعادگاه مرغ شباهنگ می شود

غم کوه و کوه چنگک و چنگک به بند دل

چون آسمان سوخته آونگ می شود

زینسان که نیست رومی ما روم ِ روزگار

در زنگ ما نه زنگی ما زنگ می شود

زینگونه راه ما به سلامت ز هروجب

هردم هزار شاخه به فرسنگ می شود

باری بر این مسیل ِ مقدس شگفت نیست

گر رودبارهای جهان گنگ می شود

آری شگفت نیست در این راه اگر دلم

چون طاقتم برای دلم تنگ می شود


م.سحر

پاریس ، 24.1.2011

...............................................................

*

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

این مصرع از محمد علی بهمنی ست