۰۱ خرداد ۱۳۹۲

وصیت نامه رئیس تشخیص مصلحت نظام

وصیت نامه رئیس تشخیص مصلحت نظام
               م.سحر    .......................................

هاشمی گفت مصلحت آن است
که مرا بی صلاحیت دانید

بدوانید موش در کارم
گربه ها بهر من برقصانید

شیره ام را به روی سر مالید
سرکه ام را به دل بجوشانید

بنشانید روی دوش نظام
خوب در شهر قم بگردانید

جمع طلاب حوزه را درصف
خوش بر اوضاع من بخندانید

دوستان را و اهل بیتم را
نیک بر حال من بگریانید

ایهاالامؤمنون دارالملک
که به مُلکم رئیس می خوانید

به نظام آن رئیس مصلحتم
که نرنجم گرم برنجانید

آنچه از دوست می رسد نیکوست
زهر حتام اگر بنوشانید

سیدعلی را منم همان ماما
که به مشهد زمام زایانید

گاه زادن ، چنان به صوت جلی
یاعلی گفت و دست جنبانید

که از آن صیحه آسمان رُمبید
دین ازآن نعره بیضه لرزانید

این علی جفت آن علی ست بلی
خود اگر عاقلید ، می دانید

جبرئیلم شبی به خواب آمد
بُرد و در باغ پسته چرخانید

به لب آورد نام سید علی
گفت : « اگر عابد و مسلمانید ،

خود اگر کوسه اید یا ریشو
خود اگر رعیتید یا خانید ،

نردبان علی خامنه ای
بازوی سیدِ خراسانید

گر خمینی به مردگان پیوست
سید علی را به تخت بنشانید !»ـ 

جَستم از خوابِ جبرئیل امین 
چشمم از شوق ، اشگ بارانید

اینچنین شد که اندر آن شورا 
که شما واقفید و میدانید ،

یک حدیث از امام کردم نقل
گفتم او را امام خود خوانید

علی این گونه شد فقیه بزرگ
فقها را ز شهر تارانید

بیست سالی گذشت از آن احوال
ای پزشگان که زیر پالانید ،

شده اینک نظام مُشرف ِ موت
مثل من گر به فکر درمانید،

نعش من می کند مداوایش
درمداوا مباد درمانید ! ـ 

جملگی در عزای من قولوا
وحدهُ لا اله الا هو !

م.س
21.5.2013















هیچ نظری موجود نیست: